در آستانه فرا رسیدن دومین سالگرد رجعت آسمانی سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به همراه جمعی از یاران باوفای ایشان، نقطه به نقطه جغرافیای محور مقاومت در حال جوش و خروش برای گرامیداشت یاد و خاطره رشادتها، دلاورمردیها و خدمات این مرد بزرگ و همیشه فروتن از خطه ایرانزمین میباشد.
در این میان بازخوانی نقش اقدامات حاج قاسم در شکلگیری و تقویت محور مقاومت به عنوان مهمترین بازیگر تعیینکننده تحولات منطقهای و همچنین ثمرات خون این شهید سرافراز در بالندگی درخت مقاومت و به ذلت کشیده شدن دشمنان و در راس آنها دولت تروریسمپرور آمریکا، از جایگاه ویژهای برخوردار است که باید هرچه بیشتر مورد توجه و مداقه قرار گیرد.
1. بازخوانی نقش سردار سلیمانی در تشکیل محور مقاومت
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حمایت از جنبش ها و نهضت های آزادی بخش در در دنیا و به ویژه در کشورهای منطقه غرب آسیا با هدف مقابله با استکبار، در الویت برای جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت؛ در همین راستا این مهم به نیروی قدس سپاه پاسدران محول شد که طی سال های پس از تاسیس آن اقدام به ارائه کمک های مستشاری و لجستیکی برای گروه ها و جنبش های مقاومتی منطقه کرد.
با انتصاب سردار قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال1376، فعالیت های این مجموعه وارد مرحله جدیدتری شد. سردار سلیمانی طی 22 سال فرماندهی نیروی قدس، علیرغم تشکیل جبهه واحدی به نام محور مقاومت، توانست حوزه نفوذ و بازیگری ایران را از افغانستان در شرق به سواحل مدیترانه در غرب و یمن در جنوب گسترش دهد. در واقع محور مقاومت به عنوان زنجیره ی واحدی از کشورهای و گروه ها در برابر دشمن واحد _ آمریکا و رژیم صهیونیستی- پس از آن ایجاد شد که جرج بوش در واکنش به نقش مثبت جمهوری اسلامی ایران در کمک به مبارزه این کشور با طالبان، ایران را جزئی از محور شرارت نامید.
در این بین شهید سلیمانی با حضور میدانی و فیزیکی در دوره های مختلف توانست پس از تقویت جبهه مقاومت در لبنان (حزب الله)، نیروهای مقاومت در افغانستان، یمن، عراق، سوریه و فلسطین را نیز منسجم کرده و در هدایت و رهبری گروه هایی چون فاطمیون، انصارالله، زینبیون، جیش الشعبی، حشدالشعبی و هسته مقاومت فلسطین نقش راهبردی ایفا کند.
در این رابطه حسین کنعانی مقدم از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در دی ماه 1399 گفته بود: «با رسیدن حاج قاسم به این پست، در رابطه با مسایل مختلف منطقهای که در عراق، افغانستان، سوریه و لبنان شکل میگرفت، تمرکزی ایجاد شد و سردار سلیمانی در ابتدا هستههای مقاومت را که در منطقه شکل گرفته بودند و به صورت خودجوش بودند، شناسایی و با آنها ارتباط برقرار کرد و گروههایی که در مسیر مبارزه و جهاد قرار داشتند را تقویت کرد و سپس با پیوند این هستهها در داخل مناطق و تبدیل به حلقههای مقاومت توانست اثرگذاری بیشتری در مقابله با استکبار جهانی و صهیونیسم و مبارزه با اشغالگری داشته باشد. سردار سلیمانی بعد از قرار دادن این حلقهها در درون یکدیگر و تبدیل آنها به زنجیر موجب تشکیل جبهه مقاومت شد که از دریای مدیترانه این جبهه آغاز میشود و این اقدام پیوندی میان نهضت های آزادی بخش و حلقههای مقاومت بود که عملا به عنوان موثرترین مولفه در منطقه از آن نام برده می شود که در مقابله با هژمونی آمریکا قرار دارد».
تشکیل جبهه مقاومت در کنار حضور میدانی سپهبد سلیمانی در جنگ 33 روزه لبنان در سال 2006 ، مبارزه با داعش و تروریسم تکفیری در عراق و سوریه و نابود کردن آن سبب حفظ و ارتقای جایگاه جبهه مقاومت شد، این در حالی بود که در سال 2014 حدود 80% از خاک سوریه به اشغال گروه های تروریستی و معارض در آمده بود و چنانچه ابتکارعمل سردار سلیمانی در اقناع روسیه برای حضور در میدان سوریه و همچنین اقدامات مستشاری ایشان در عراق و سوریه نبود، امروزه دامنه های تهدید تروریسم وهابی-تکفیری در کل منطقه گسترده شده بود.
2. رسوایی آمریکا در ترور شهید سلیمانی
تلاش آمریکا در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر تضعیف و حذف اندیشه انقلابی در منطقه و جهان متمرکز بوده است چرا که اندیشه حاکم بر انقلاب اسلامی بیش از هر چیز بر آزادی ملتها از استثمار و ظلم، مبارزه با استکبار و همچنین آزادسازی فلسطین استوار بوده است. در همین راستا و در جهت ممانعت از تحقق این مهم و همچنین ایجاد ناامنی در منطقه و به ویژه در کشورهای مسلمان، آمریکا اقدام به حمایت مالی و تجهیزاتی از رژیم صهیونیستی، ایجاد پروژه خاورمیانه بزرگ، حمله به افغانستان و عراق، ایجاد و تقویت ترورریسم در منطقه و در نهایت ترور سردار سلیمانی کرد.
این در حالی است که رژیم صهیونیستی و آمریکا با تلاش برای ارائه چهره ای تروریستی از شهید سلیمانی و اقدامات ایشان در منطقه، بارها اقدام به تهدید و ترور وی کرده بودند و در نهایت در بامداد روز جمعه 13 دی 1398 در فرودگاه بغداد با حمله هوایی اقدام به ترور سردار قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و همراهان آنها کرد. در واقع اقدام آمریکا در ترور شهید سلیمانی ضمن نشان دادن رویکرد آن در ایجاد بی ثباتی و از بین بردن عاملان امنیت در منطقه، سبب شد تا دشمنی این کشور نسبت به کشورها و ملت های منطقه نیز اثبات شده و ادعای این کشور در مبارزه با تروریسم نیز تهی از معنا شود.
ترور شهید سلیمانی که از طریق حمله هوایی و بدون رویارویی مستقیم با وی در میدان مبارزه بوده و در آن علاوه بر آمریکا، آلمان، انگلیس و رژیم صهیونیستی نیز نقش داشته اند موید این واقعیت است که این کشور قادر به مقابله با اقدامات ایران و سپهبد سلیمانی نبود و علیرغم هزینه 7 تریلیون دلاری در منطقه، حذف و ترور وی را تنها گزینه پیش روی خود دید.
3. تأثیر خون حاج قاسم بر تسریع شکست آمریکا در منطقه و بالندگی محور مقاومت:
مقاومت اندیشه و گفتمانی است که طی 42 سال اخیر با محوریت جمهوری اسلامی و هدایت و راهبردهای سردار قاسم سلیمانی در غرب آسیا ریشه دوانیده و تنیده شده است. به همین دلیل با ترور شهید سلیمانی توسط آمریکا و علیرغم انتظار این کشور، این اندیشه و گفتمان نه تنها دچار انفعال نشد بلکه حقانیت راه و روش شهید سلیمانی و ابو مهدی المهندس، مقاومت در منطقه را وارد فاز جدیدی کرده و جنبش های اجتماعی مقاومت به صورت خودجوش و در سطح مردمی تشکیل شد و مردم سراسر منطقه علیرغم گوناگونی دینی، مذهبی، قومیتی و هویتی خود در این جنبش اعلام حضور کردند. همچنین، تشییع شهید سلیمانی و واکنش های بین المللی نسبت به این حادثه، مهر تائیدی بر محبوبیت و جایگاه مردمی سردار سلیمانی بوده و توانست گفتمان و مظلومیت مقاومت از سویی و رویکرد استکباری و تروریستی آمریکا را از سویی دیگر در عرصه جهانی نشان دهد.
علاوه بر این، جنبش های مقاومت مبارز در منطقه و رهبران این جنبش ها در عراق، سوریه، فلسطین، لبنان و یمن با محکوم کردن چنین اقدامی، بر تداوم راه مقاومت در منطقه و همچنین انتقام خون شهدای راه مقاومت تاکید کردند. این اعلام آمادگی در واقع زنگ خطری برای آمریکا بود چرا که این جنبش ها بیش از پیش مترصد مبارزه و مقابله با حضور آمریکا در منطقه شدند و بر خلاف هدفی که آمریکا از این اقدام دنبال میکرد، منطقه بیش از هر دوره ای برای نیروهای آمریکایی و هم پیمانان آن در منطقه ناامن شد.
در همین راستا، پس از شهادت سردار سلیمانی فرایند اخراج آمریکا در منطقه به ویژه در عراق و افغانستان شدت بیشتری گرفت، یمن یا تغییر رویکرد خود از حالت تدافعی به تهاجمی مقاومت خود را در برابر عربستان سعودی تقویت کرد، در جنگ 11 روزه اسرائیل و غزه در اردیبهشت سال جاری نیز نیروهای مقاومت فلسطین توانستند چهره ی جدیدی را از قدرت خود ارائه دهند و در نتیجه پس از دو سال از شهادت سردار سلیمانی راهبرد انتقام سخت به عنوان مسیری برای جریان مقاومت ترسیم شده است که میتواند تداوم و حیات این جریانات را معنا و مفهومی جدید بخشد.
ارسال نظرات